احساس بیمصرفی کردن، دردناک است. خیلی هم دردناک است. "تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی؟" هیچ. من هیچ ندارم.
گاهی از خودم میپرسم مگر دیگران در منِ معمولیِ بیمصرف چه میبینند؟ نمیدانم.
آدم معمولی بودن آنقدرها هم بد نیست. ولی باعث میشود آدم گاهی احساس کند لیاقت چیزی را ندارد. و همین دردناکترش میکند.
"چه فایدهای دارد اگر بدانی آخر داستان چیست؟"
فایده شما خودِ وجود داشتنه. مگر آدم باید غیرمعمولی باشه تا کسی ازش خوشش بیاد؟ به خودتون افتخار کنین، خودتونو در بین مصراع های اشعار تعریف نکنین بلکه خودتونو در بین خودتون تعریف کنین!
همه یه ارزشی دارن، فقط باید گشت و پیداش کرد.