امروز اول اردیبهشت‌ماه جلالی، روز بزرگداشت سعدی شیرازیست. غزل بی‌نظیری را، که مرا به گریه انداخت، به یادگار می‌گذارم اینجا.


چشم رضا و مرحمت بر همه باز می‌کنی //  چون که به بخت ما رسد این همه ناز می‌کنی

ای که نیازموده‌ای صورت حال بی‌دلان // عشق حقیقت است اگر حمل مجاز می‌کنی

ای که نصیحتم کنی کز پی او دگر مرو // در نظر سبکتکین عیب ایاز می‌کنی

پیش نماز بگذرد سرو روان و گویدم // قبله اهل دل منم سهو نماز می‌کنی

دی به امید گفتمش داعی دولت توام // گفت دعا به خود بکن گر به نیاز می‌کنی

گفتم اگر لبت گزم می خورم و شکر مزم // گفت خوری اگر پزم قصه دراز می‌کنی

سعدی خویش خوانیم پس به جفا برانیم // سفره اگر نمی‌نهی در به چه باز می‌کنی